۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

افغانسـتان کشـوری چندقومـی اما دمـوکراسی تک قومی

ود یگـــــرا ن درآ ن حـــق حکومـت داری،بـهره مـند شدن ا ز امکانـات وحتــی حق صحـــــبت کـــــــردن به زبان مادری شــــانــــرا نـــــدارند.

میرویس آریا

به بهانه ی آغاز به کار اولین رئیس جمهور سیاه پوست ایالات متحده آمریکا.

بعد از تغیر رژیم سیاسی وسرنگونی حکومت طالبان که توسط آمریکا وهم پیمانانش صورت گرفت، وبیشترینه این سرنگونی با شعار های دموکراسی،وحدت،برابری و آزادی همراه بود، بعداز دیر زمان(ازبدو تاسیس حکومت احمد شاه ابدالی تاسقوط طالبان) باز این امید به دل ها جوانه زد که شاید همه مردم این سرزمین نقش را که در تاریخ این کشور داشته اند دو باره بدست بیاورند و حقوق را که بعد ازتاسیس حکومت احمد شاه ابدالی به صورت گسترده ی از دست داده بودند و فقط تنها به قوم پشتون داده شده بود، مساویانه با در نظر داشت اصول برابری، انسانیت،هم میهنی و شایستگی بدست بیاورند.(من درینجا نمیخواهم روی حوادث وچگونگی وضعیت های اجتماعی وسیاسی قبل از سقوط طالبان وسده ها اخیر تماس بگیرم وبحث کنم)

شعار های اولین این تغیر که در سال 2001 م. صورت گرفت وتوسط حامد کرزی که سوار برکاروان دموکراسی آمریکا وغرب به افغانستان آمد، بار ها داده میشد، مردم را واقعا جذب خود کرده بود واینطور مینمود که حالا زمان تغیردرافغانستان فرارسیده است وبه سلسله ی اظلامی که دهه ها استخوان های مردم را به هم ساییده وخورد کرده بود ودر جریان آن اکثریت قوم های ساکن افغانستان،حتی باشنده های بومی این سرزمین حقوق شانرادر حکومت داری وحتی گاهی درهمزیستی. از دست داده بودند،نقطه ی پایان گذاشته خواهد شد.

مردم افغانستان گفته ها وشعار های حامد کرزی را که در اوایل حکومت های سه گانه اش(اداره موقت،دولت انتقالی وانتخابی) کرده است خوب به یاد دارند(( تا چه وقت کسیکه پشتون ا ست باید رییس جمهور باشد.. تاچه وقت کسیکه پشتون ا ست باید وزیر باشد وتاچه وقت....... من میخواهم روزی یک یتیم بچه ی از یکاولنگ برخیزد و رییس جمهور شود..)) این گفته های کرزی را همه به یاد دارند. خوب به یاد دارم درزمان سال های نخستین فرمانروایی کرزی که فقط نوجوان پانزده،شانزده ساله ی بیش نبودم، یکی از سخنرانی های کرزی را که از تلویزیون ملی پخش میشد تماشا میکردم، در زمان بیان جمله ی من میخواهم یک روز یتیم بچه ی از یکاولنگ....... اشک خوشی در چشمانم جاری شد و فکر کردم که این مرد زمینه ی همزیستی برابرانه را برای همه مردم مساعد میسازد و مردم را ازین بدبختی، دوری وجدایی نجات خواهد داد. خیلی خودم را خوشبخت احساس کردم که من جوان و نوجوان این عصر روشنی در کشورم هستم و شاید بتوانم فردا مانند انسان های دیگر دنیا که فقط گناه من به عنوان یک طفل نا توانیکه درخانه یک تاجیک،هزاره ویا ازبک تولد شده ام نباشد تا بخاطر آن باید محروم از اجتماع و دست یافتن به رویا ها یم باشم، وشاید دیگرکسی با خالقم ضد نکند ومخالفت نورزد که مرا چرا در خانه ی یک تاجیک،هزاره،ازبک و...به دنیا آورده است. وبخاطر حسادت با این عمــــــــــل خداوند م، حق برابرانه ی انسانیت را به من ندهند و مرا حقیر شمارند.

اما کارکرد ها وعملکردهای کرزی چقدر زمینه ی رشد وبه حقیقت پیوستن این شعار ها را که از آرزو های دیرینه مردم افغانستان بود مساعد کرد واشک های پاک هزاران فرد این وطن را بهاگذاشت؟؟!!

آقای کرزی که در اول چنین چهره ی از خود ظاهر ساخته بود و در دل ها جای گرفته بود، بعد ها با گذشت زمان چهره ی یکی از خطرناکترین زمامدار فاشیست و قبیله گرا را ازخود نشان داد. که این بار حکومتش برچسپ دموکراسی و آزادی ووحدت ملی را نیز داشت.ودر پشت پرده ی دموکراسی وآزادی همه چیز را انجام میداد. آهسته آهسته دانسته شد که حکومت کرزی با حکومت های فاشیستی و قبیله گرای پیشین جز به لفظ و نام هیچ تفاوت ندارد. بلکه خطرناکتر ازآنها نیزبود زیرابا نام ونشان دموکراسی و با پشتیبانی سردمداران بزرگ دموکراسی، امورات قبیله گرایی شانرا انجام میدادند.برای مردم بیچاره هم هیچ جای حرف زدن نبود، زیرا این مردم بودند که حکومت راخواسته بودند که آزادی ودموکراسی ووحدت را درکشورحمایت کند تا همه ی مردم به عنوان شهروندان یک کشور و بالاخره به حیث یک انسان به یک نظر دیده شوند. و نیز برای حکومت و دولت رای داده بودند که آرمان های همزیستی برابرانه شانرا برآورده سازد.اما قسمیکه بعدا هویدا شد، رای دادن اینگونه تعبیر شد که دیگرهر چیزدلت خواست به اصطلاح چپه وراسته بدوان، مردم برایت رأی داده اند. اما کرزی،حامیان وهم پیمانانش چه کرد؟!

در مقرری ها از کلانترین پست های چون وزارت، ولایت وریاست تا ماموریت عادی به غیرپشتون ها چانس کمترداده شد وبه یک عده ازغیرپشتون ها که این پست ها داده شد یا خیلی ها پست های نمایشی وبی ارزش بودند و یا باز هم ازسوی گماشتگان کرزی و فاشیستان دست و پا بسته شدند واختیارات قانونی شان گرفته شد. حتی این عمل فاشیستی درسطوح پایین آن نیز محدود نماند و تا معاونیت ریاست دولت هم رسید ودامن دومعاون غیر پشتون رئیس دولت را که به رای مردم انتخاب شدند وآقای کرزی بخاطرانتخاب این دوفرد به حیث معاونین اش رأی زیادی را بدست آورد گرفت واختیارات قانونی شان توسط کرزی و اطرافیان فاشیستش گرفته ومحدود شدند. که میتوان نارضایتی شانرا در جبهه گیری هایشان نسبت به مسایل سیاسی واجتماعی وهم در گفته هایشان نسبت به این روند که درین اواخر بارها صورت گرفته است به خوبی دریافت.

روشنفکران غیرپشتون وقتی کارکرد های پوچ وبی معنی تعدادی از زمامداران سابق را به نقد گرفتند با دسایس قومگرایان اطراف کرزی وخود او متهم به خیانت به کشور،تاریخ ووحدت ملی شدند وحتی از ابزارهای دینی ومذهبی برعلیه شان استفاده شد وتکفیر شدند، اما پشتون های که رهبران اقوام غیر پشتون را که تعداد زیادی شان یک عمربرای مردم ووطن رزمیده بودند توهین وتحقیر کردند، افتخارات زیادی را از سوی تیم فاشیست کنارکرزی بدست آوردند و درریاست جمهوری راه یافتند وچوکی های دولتی بلند دولتی نصیب شان شد.( من هیچگاه درینجا نمیخواهم تمام عملکرد وشخصیت های همه زمامداران قبلی وفعلی پشتون را بد بخوانم وهمه غیر پشتون ها وعملکرد های شانرا توجیه کنم وهمه راخوب بخوانم، بلکه میخواهم به نکته هائیکه سبب جدی ترشدن مشکلات تبعیضات قومی وزبانی شده اشاراتی کوتاهی داشته باشم ونیزازکسانی و جریان های که از فرصت های بدست آمده ایکه میشد برای حل این مشکلات استفاده برد،برای هرچه بیشتر شدن این مشکلات کارگرفتند و رویاها را برای بدست آوردن این آرمان به قهقرا بردند. یاد آوری کنم وبس) رهبران غیرپشتون با دسایس مختلف ازصحنه رانده شده، توهین وتحقیر شدند و در انزوا قرار گرفتند وبرعکس قبیله گرایان و فاشیست های غیرازین حتی جانیان وبد نامان زشت شان که خون مردم را خورده بودند روز بروز قدرت بیشتر داده شده و برادر خوانده شدند. لقب های که از طرف مردم و دولت به رهبران فقید غیر پشتون که عمری را برای آزادی جنگیدند داده شد، آهسته،آهسته برای زدودنش کار شد،اما لقب های که به رهبران وزمامداران حیات وغیر حیات پشتون که حتی درسالیان درازی زمامداری شان فقط خوردند،نوشیدند وخوشگذرانی کردند داده شد درج قانون اساسی کرده شد. وقتی دیده شد نشرات و گسترش فرهنگ زبان فارسی-دری در حال رشد است، کرزی و حامیانش با نصب کریم خرم فاشیست قبیله گرا به حیث وزیراطلاعات و فرهنگ تا توانستند سد راه رشد فارسی زبانان شدند و کوشش اعظمی را برای توقف این روند به خرج دادند و تبعیضات زبانی وبرتری طلبی قومی و زبانی قبیله را گسترش بیشتر دادند. کریم خرم هم کسانی راکه به زبان مادری شان سخن گفت، حق بودن در شغل های دولتی را نداد واز وظایف برکنارشان کرد، کسانیکه هم برای صحبت کردن به زبان شان سرو صدا کردند جاسوسان ایران و... خوانده شدند. دانشجویان زیادی غیرپشتون به خاطراستعمال واژه های زبان مادری شان لت وکوب، مجروح وحتی کشته شدند،اما کسانیکه کلمات زبان انگلیس هارا به تابلو های دولتی وغیر دولتی نقش کردند فرزندان صدیق وطن خوانده شدند. اما سوال اینجاست که چرا این غربیان وبویژه آمریکا که بخاطر دموکراسی وآزادی، مردمان زیادی را در سراسر دنیا پایمال میکنند و به ملک های زیادی هجوم میبرند ودر کشور ما هم همه روزه آنرا شعار میدهند، این اعمال فاشیستی وقومگرایانه کرزی و تیمش را مورد حمایت قرارمیدهند و آنانرا همواره تحسین وتقدیر میکنند؟!! درآنجا(آمریکا)که امروز بخاطر دموکراسی و آزادی حاکم بر آن کشور، یک فرد ازیک اقلیت کوچک سیاه پوست که حتی فقط یک پشت پیشتر(ازجانب پدر) به امریکا هیچ تعلق ندارد رئیس جمهور شده است، آیا آزادی و دموکراسی که درافغانستان آورده اند متغیر از آنست که حتی درآن برای باشندگان بومی و غیربومی که هزاران سال را درین خاک زیسته اند ودرسازندگی تاریخ وشگوفایی اش نقش به سزایی داشته اند،حق وحقوق داده نمیشود؟؟!!

اما واقعیت اینست که همان غرب و آمریکا هم بر خلاف شعار های شان، حامی سرسخت این فاشیزم افغانی است و سود خودش را از جدایی و دوری مردم میبرد، چنانچه به وضاحت دیده میشود که حتی در موسسات غیر دولتی که به غربیان وآمریکایی ها متعلق استند و یا به نحو تحت اثر شان قراردارد هم به سطوح پایین و بالا شانس کمتر ویا هیچ به غیر پشتون ها درکاریابی و کارکردن داده میشود.از طرف دیگر این آمریکا و غربیان اکثریت مطلق پروژه های پرهزینه را که در کمک های انجام شده بالای تمام مردم کشور حساب میشود در مناطق پشتون نشین انجام داده و میدهند. در حالیکه در مناطق زیادی ازبک، هزاره ،تاجیک و...نشین، زنان و اطفال بیچاره یو مریض و نا توان از نبود پل هاو راه های مواصلاتی و مراکزی صحی که ازضرورت های اولیه ی زندگیست و غیره امکانات برای رفتن به کمترین فاصله ها، روز ها وشب ها پیاده میروند و یا هلاک میشوند، اما حق برخورداری مساویانه شهروندی از امکانات را ندارند. وبدینگونه کرزی وتیم فاشیستش وحامیان غربی وآمریکایی شان دراین سرزمین دارند رویا های دموکراسی، انسانیت،برابری وآزادی را دفن میکنند و انگیزه های تبعیضات زبانی،قومی ومنطقوی را تقویت میبخشند وفاصله ها میان مردم این کشور را هر چه بیشتر میکنند.

این نوشته در سایت های کابل پرس ، خاوران و تاجیک پرس نشر شده است و بعدا توسط سایت های msm press ، افغان ترکستان و غزنه در آیینه روز نیز کاپی و منتشر شده است.

۱ نظر: